در عصری که سیاره ما با سرعت بی سابقه ای دستخوش تغییرات اقلیمی می شود، درک چگونگی تأثیر این دگرگونی ها بر حیات وحش، بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. تغییر الگوهای آب و هوایی، از گرمایش جهانی گرفته تا رویدادهای جوی شدید، پیامدهای عمیقی بر زیستگاه ها، رفتارها و بقای گونه های مختلف دارد. در واقع، بر اساس گزارشی از IPCC (هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی)، تغییرات آب و هوایی می تواند به انقراض ۱ میلیون گونه جانوری و گیاهی منجر شود.
داده ها، امکان شناسایی روندهای طولانی مدت در جمعیت گونه ها، ارزیابی تأثیرات تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی بر حیات وحش و پیش بینی تغییرات آینده را فراهم می کند. این اطلاعات، نقش حیاتی در تحقیقات علمی گسترده تر ایفا می کنند، از جمله مطالعات اکولوژیکی، ژنتیکی و تکاملی. علاوه بر این، داده های دوربین حیات وحش می توانند در توسعه مدل های پیش بینی کننده، بهبود استراتژی های حفاظتی و مدیریت پایدار منابع طبیعی مورد استفاده قرار گیرند. این رویکرد مبتنی بر داده، به محققان و مدیران کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری در راستای حفاظت از تنوع زیستی و پایداری اکوسیستم ها اتخاذ کنند.
در این میان، فناوری های نوین، ابزارهای قدرتمندی را برای رصد و تحلیل این تأثیرات در اختیار دانشمندان قرار داده اند. دوربین های تله ای (Camera Traps)، با قابلیت ثبت تصاویر و ویدئوهای پیوسته و بدون ایجاد مزاحمت برای حیات وحش، انقلابی در جمع آوری داده های کلان در مورد الگوهای مهاجرت، رفتار حیوانات و واکنش آن ها به تغییرات محیطی ایجاد کرده اند.
به عنوان نمونه، پروژه Snapshot Serengeti که بیش از ۱۰۰ دوربین تله ای دارد، با جمع آوری بیش از ۳ میلیون تصویر در هر سال، اطلاعات ارزشمندی درباره رفتارهای حیات وحش در سرنگتی (Serengeti) تانزانیا فراهم می کند. هدف این مقاله، کاوش عمیق در چگونگی استفاده از این تصاویر شگفت انگیز برای درک بهتر پویایی های مهاجرت حیوانات و تبعات تغییرات اقلیمی بر آن ها است.

دوربین های تله ای، مجهز به سنسورهای حرکتی و گاهی صوتی، با تشخیص حضور حیوانات، تصاویری با کیفیت بالا ثبت می کنند. این فناوری که از سنسورهای مادون قرمز و الگوریتم های پیشرفته برای تشخیص حرکت بهره می برد، امکان نظارت مداوم و بدون وقفه بر حیات وحش را فراهم می آورد.
بیشتر بدانیم: راهنمای خرید دوربین برای مستند سازان حیات وحش (2025)
پروژه های بزرگی مانند eMammal و Snapshot Safari در سراسر جهان، با استفاده گسترده از این فناوری، میلیون ها تصویر از حیات وحش جمع آوری کرده اند. به عنوان مثال، پروژه eMammal که در ایالات متحده آمریکاست، با استفاده از بیش از ۴۰۰ دوربین تله ای، داده های حیاتی را برای درک رفتار گونه های مختلف از قبیل گوزن و میمون ها جمع آوری کرده است.

تصاویر ثبت شده توسط دوربین تله ای، اطلاعات ارزشمندی در مورد زمان بندی، مسیرها و حتی دلایل مهاجرت حیوانات در اختیار محققان قرار می دهند. به عنوان مثال، تحلیل توالی تصاویر می تواند نشان دهد که یک گله فیل چگونه مسیرهای مهاجرت خود را با تغییر منابع آب در آفریقا تطبیق داده اند، یا چگونه تغییرات فصلی بر الگوهای مهاجرت پرندگان در یک منطقه خاص تأثیر گذاشته است.
یک مطالعه منتشر شده در Journal of Wildlife Management به بررسی مهاجرت فیل ها در پارک ملی Kalahari پرداخت. این تحقیق نشان داد که فیل ها، به طور میانگین، سالانه بیش از ۶۰۰ کیلومتر را در جستجوی منابع آب می پیمایند. تصاویر دوربین های تله ای نشان دادند که فیل ها به دنبال خشکسالی، تمایل دارند به سمت منابع آب جدید حرکت کنند. این موضوع نه تنها بر الگوهای رفتاری آن ها تاثیر می گذارد بلکه به زنجیره غذایی و اکوسیستم محلی اثر می گذارد.
به عنوان مثال دیگری، محققان پروژه BirdTrack در انگلیس دریافتند که برخی از پرندگان، مانند Swifts، در پاسخ به تغییرات آب و هوایی به طور میانگین ۱۰ روز زودتر از موعد معمول به شمال مهاجرت می کنند. دوربین های تله ای به ثبت این تغییرات کمک کرده و محققین توانستند تأثیرات تغییر فصل ها بر روند مهاجرت پرندگان را تحلیل کنند.
نقش هوش مصنوعی (AI) در این زمینه بسیار پررنگ است. الگوریتم های یادگیری ماشین قادرند با سرعت و دقتی خیره کننده، گونه ها را در تصاویر شناسایی کرده، تعداد حیوانات را شمارش کرده و حتی رفتارهای خاصی مانند تغذیه یا تعاملات اجتماعی را تشخیص دهند. این امر پردازش حجم عظیم داده های تصویری را که پروژه های بزرگ جمع آوری می کنند، تسریع می بخشد و امکان کشف الگوهای پیچیده ای را که ممکن است از چشم انسان پنهان بمانند، فراهم می سازد.
در واقع، یک مطالعه از MIT نشان می دهد که استفاده از تکنیک های بینایی ماشین و هوش مصنوعی می تواند دقت شناسایی گونه ها را تا ۹۵ درصد افزایش دهد. این تغییر، به محققان این امکان را می دهد که با دقت بیشتری الگوهای مهاجرتی را شناسایی کرده و پیش بینی های بهتری در زمینه تأثیرات اقلیمی بر آن ها ارائه دهند.

تغییرات اقلیمی، از جمله گرمایش جهانی، به طور مستقیم بر رفتار و توزیع جغرافیایی گونه های جانوری تأثیر می گذارد. دوربین های تله ای ابزاری کلیدی برای رصد این تغییرات هستند. برای مثال:
براساس تحقیقات اخیر، برخی گونه ها، مانند خرس های قهوهای (Ursus arctos)، به دلیل تغییرات دما و الگوهای بارندگی، به طور قابل توجهی زمان خواب زمستانی خود را تغییر داده اند. این تغییر می تواند به تأثیر بر روی چرخه های تولید مثل و در نهایت بر توازن جمعیت ها منجر شود. دوربین های تله ای در مناطق مختلف نشان داده اند که خرس ها اکنون در فصل های گرم تر به فعالیت بیشتری پرداخته و زودتر از خواب بیدار می شوند.
با گرم شدن هوا، بسیاری از گونه ها به سمت عرض های جغرافیایی بالاتر یا ارتفاعات سردتر مهاجرت می کنند تا زیستگاه های مناسب خود را حفظ کنند. به عنوان مثال، یک مطالعه بر روی گوسفند شاخدار (Ovis canadensis) در ایالت یوتا نشان داد که در سال های اخیر، این گونه به طور میانگین ۲۰ کیلومتر به سمت شمال جابه جا شده است. تصاویر دوربین های تله ای در این مطالعه به تأثیر تغییرات آب و هوایی بر جغرافیای جمعیتی این گونه کمک کرد.
تصاویر ثبت شده از حیواناتی که در جستجوی آب و غذا در مناطق خشک یا سوخته از آتش سوزی هستند، گواه روشنی بر اثرات ویرانگر تغییرات اقلیمی بر حیات وحش است. طبق گزارشی از NASA، آتش سوزی های جنگلی در استرالیا در سال ۲۰۲۰ منجر به از بین رفتن حدود ۳۰ درصد زیستگاه های طبیعی حیات وحش مانند کزال ها (Koalas) شد. مطالعه ای که توسط محققان دانشگاه سیدنی انجام شد، نشان داد دوربین های تله ای توانسته اند تصاویر حیات وحش را در مناطقی که به تازگی دچار آتش سوزی شده اند، ثبت کنند و به دانشمندان کمک کردند تا تأثیرات آتسوزی بر جمعیت و رفتار گونه ها را بررسی کنند.
با وجود تمام مزایا، استفاده از دوربین های تله ای و تحلیل تصاویر آن ها با چالش هایی نیز همراه است:
حجم انبوه داده ها: پروژه های بزرگ می توانند میلیون ها تصویر تولید کنند که پردازش، سازماندهی و تحلیل آن ها نیازمند زیرساخت های محاسباتی پیشرفته و نیروی انسانی متخصص است. برای مثال، پروژه Snapshot Serengeti که میلیون ها تصویر را تولید می کند، نیازمند یک تیم تخصصی برای پردازش و تحلیل داده ها است.
خطا های احتمالی: با وجود پیشرفت هوش مصنوعی، همچنان احتمال شناسایی نادرست گونه ها، شمارش اشتباه یا تفسیر غلط رفتار حیوانات وجود دارد. مطالعات اخیر نشان داده اند که برخی از الگوریتم ها ممکن است در شناسایی گونه هایی با شباهت های ظاهری دچار مشکل شوند.
مسائل اخلاقی و حریم خصوصی: هرچند این دوربین ها برای رصد حیات وحش طراحی شده اند، اما باید اطمینان حاصل کرد که استفاده از تصاویر و داده ها به گونه ای باشد که به حیوانات آسیب نرساند و حریم زیست محیطی آن ها را نقض نکند. این نگرانی ها نیاز به تدوین قواعدی برای استفاده اخلاقی از دوربین های تله ای دارد.

آینده پژوهش های حیات وحش با استفاده از دوربین های تله ای نوید بخش است. یکپارچه سازی داده های تصویری با مدل های پیش بینی آب و هوایی می تواند به دانشمندان کمک کند تا تأثیرات بلندمدت تغییرات اقلیمی را با دقت بیشتری پیش بینی کنند.
یافته های حاصل از این تحلیل ها، ابزاری حیاتی برای تدوین سیاست گذاری های زیست محیطی مؤثر و برنامه ریزی برای حفاظت از گونه های در معرض خطر خواهد بود. به عنوان مثال، مطالعه ای که توسط WWF (سازمان جهانی حیات وحش) انجام شد نشان داد که اطلاعات جمع آوری شده از دوربین های تله ای می تواند به طرز موثری در طراحی مناطق حفاظت شده جدید در نقاط دچار خطر استفاده شود.

پروژه های نوظهور در حال توسعه دوربین های هوشمند با قابلیت تحلیل بلادرنگ (real-time) هستند که می توانند به محض ثبت تصویر، اطلاعات اولیه را پردازش و ارسال کنند. این قابلیت، واکنش سریع به رویدادهای اضطراری مانند آتش سوزی یا بیماری های همه گیر در حیات وحش را تسهیل خواهد کرد.
در سال ۲۰۲۲، پروژه ای به نام Wildlife Insights به راه افتاد که با استفاده از فناوری های یادگیری ماشین تصاویر دوربین های تله ای را به صورت بلادرنگ تحلیل می کند. این پروژه به محققان این امکان را می دهد تا به سرعت به داده های حیاتی دسترسی پیدا کرده و بررسی کنند که چگونه تغییرات آب و هوایی بر رفتار و جمعیت حیات وحش تأثیر گذاشته است.
تصاویر ثبت شده توسط دوربین های مستند سازی، فراتر از داده های علمی، پنجره ای هستند به سوی دنیای پنهان حیات وحش و شاهدی زنده بر تأثیرات عمیق تغییرات اقلیمی. این فناوری، درک ما از اکوسیستم ها و ضرورت حفاظت از آن ها را عمیق تر کرده است. ما از عموم علاقه مندان به طبیعت و فعالان محیط زیست دعوت می کنیم تا با حمایت از پروژه های تحقیقاتی حیات وحش و به اشتراک گذاری دانش، در این تلاش جهانی برای درک و حفاظت از سیاره مان مشارکت کنند. زیرا آینده حیات وحش، آینده ماست.